مجله اینترنتی ایمنی، امداد و نجات، آتش نشانی و مدیریت بحران
http://mag.alo125.com/8/
صفحه اول گزارش و مقاله سگ های تجسس ( آنست )

سگ های تجسس ( آنست )

۲۶ آبان ۱۳۹۲ ●  گزارش و مقاله

اشاره: در اواخر سال ۱۳۷۹ چند تن از مربیان برجسته سگ‌های تجسّس از صلیب سرخ آلمان به ایران آمدند تا به آموزش مربیانی در کشورمان بپردازند. در این میان ۹ نفر از امدادگران جمعیت هلال احمر به کلاس‌های مربیگری راه یافتند. سرانجام در سال ١٣٨١ کار آموزش به پایان رسید و این ۹ نفر، موفق به اخذ مدرک بین‌المللی مربیگری سگ‌های تجسّس از صلیب سرخ آلمان شدند و با تربیت ۹ قلاده سگ تجسّس کار خود را با عنوان گروه آنست (آمادگی و نگهداری سگ‌های تجسّس) آغاز نمودند. با وجوداینکه حضور این نیرو‌ها در منطقه زلزله زده استان لرستان به دلیل عدم پوشش خبری مورد توجه قرار نگرفت، حضور چشمگیر این گروه در منطقه زلزله زده شهرستان بم بسیار حائز اهمیت بود، چرا که این گروه توانست توسط سگ‌های تجسّس خود ۶۵ نفر زنده و ٨٢۵ فوتی را از زیر آوار بیرون بکشد. در یک روز آفتابی پاییزی سری زدیم به مرکز آموزش و نگهداری این سگ‌های بی‌نظیر در محمدشهر کرج تا از نزدیک با این مرکز آشنا شویم و پای سخنان سرپرست و مربیان آن بنشینیم.

946069_554478537966838_1313542821_n

«مرتضی تیموری» سرپرست مرکز آموزش و نگهداری سگ‌های تجسّس سازمان امداد و نجات مستقر در محمدشهر کرج است. در باب معرفی و تاریخچه مرکز می‌گوید: «در حال حاضر در کل کشور (۲۲ استان) واحد آنست وجود دارد. به هر کدام از استان‌ها ۲ قلاده سگ اختصاص یافته که آماده جستجو و نجات هستند. از ۵ ماهگی به آموزش سگ‌ها می‌پردازیم که تا حدود یک سال و نیم به طول می‌انجامد. بعد از سپری این مدت می‌توانند وارد محیط‌های عملیاتی شده و به تجسّس بپردازند. این سگ‌ها تا ۸ سالگی سگ‌های جستجوگر خوبی هستند ولی بعد از این مدت پیر و از لحاظ جسمانی ناتوان می‌شوند؛ بنابراین آن‌ها را از رده خارج می‌کنیم ولی قبل از خارج کردن، جایگزینی برایشان در نظر می‌گیریم. استان‌ها دو سگ آماده و دو سگ در حال آموزش دارند. این مرکز به طور رسمی ۱۲ سال است که راه‌ا‌ندازی شده و ۳ سال نیز فعالیت غیر رسمی داشته است. کارهای آموزشی – پژوهشی نیز از دیگر فعالیت‌های این مرکز است و نتایج آن به استان‌ها نیز منتقل می‌شود. خرید سگ‌ها هم توسط این مرکز برای دیگر استان‌ انجام می‌شود.

946069_554478544633504_1940851974_n

در گذشته ما تنها دستگاه‌های سنسوری داشتیم. اگر مصدوم صدایی نمی‌کرد، نمی‌توانستیم به یاری‌اش برویم. در حال حاضر سگ‌های زنده‌یاب را داریم و به دستگاه‌های زنده‌یاب که بسیار پیشرفته‌تر است، مجهز شده‌ایم. این‌ها هر دو مکمل یکدیگرند. در آزمایشاتی که در کشور آلمان انجام شده است، کارایی سگ‌های زنده‌یاب بالا‌تر بوده و زمان کمتری را برای یافتن مصدوم در زیر آوار به خود اختصاص داده‌اند. ولی دستگاه‌های زنده‌یاب نیز مزایای خاص خودش را دارد؛ از جمله اینکه در همه شرایط کاربرد دارد. سگ‌های ژرمن شپرد، سگ‌های کارند و در بد‌ترین شرایط کار می‌کنند؛ هرچند نسبت به گرما حساسند و گرما آن‌ها را کلافه می‌کند. ما آن‌ها را از آلمان وارد کردیم.» تیموری همکارانش در مرکزآنست را اینچنین معرفی می‌کند:

1466293_554478031300222_1974115576_n

«مرکز به طورکل دارای ۷ مربی است که هر یک سگی دارند. نام مربیان عبارتست از: آقایان طالب نوبهار، حمید رهنما، مجید بخشی، علی نظری، بابک شیراوی، احسان محمدی و مجید کرمی و نام سگ‌هایشان نیز به ترتیب عبارت است از: توماس، پی‌تر، اشلی (جزو بهترین سگ‌های مرکز)، سزار، سزار، بارنی و جکی.»

در به‌کارگیری همزمان فناوری و سگ‌ها برای تجسّس نظر تیموری این است که «در برنامه هست که دستگاه‌های زنده‌یاب نیز به کمک بیایند. سگ‌های زنده‌یاب دارای توانایی بویایی هستند. نقاطی هست که این سگ‌ها نمی‌توانند وارد شوند و باید از دستگاه‌های زنده‌یاب استفاده کرد. بنابراین برنامه‌ریزی شده تا مربیان کل کشور نحوه کار با این دستگاه‌های زنده‌یاب را فراگرفته و هر دو کار را همزمان انجام ‌دهند.»

وی در پاسخ به این پرسش که در چه مکان‌هایی سگ‌های تجسّس فاقد کارایی لازم هستند، گفت: «در طی آموزش‌هایمان فردی را در منبع آبی قرار دادیم که سگ به سختی توانست کار را انجام دهد و فرد را پیدا کند. سگ تا بو را حس نکند، کاری نمی‌تواند انجام دهد. در این مرکز مشخصات مصدوم به سگ‌ها آموزش داده می‌شود و آن‌ها یاد می‌گیرند تا مصدومان را پیدا کنند.»

ن‍ژاد اکثر سگ‌های مرکز «ژرمن شپرد» است اما یک سگ «تریر» نیز هست که می‌تواند همپای آن‌ها کار کند. مشکل سگ‌های تریر دست و پای کوتاه آنهاست که جابجایی در آوار را برایشان سخت می‌کند. لذا مربی مجبور است تا آن‌ها را بغل کند و به بخش‌های دیگر آوار ببرد. سگ‌های ژرمن شپرد از ۵/۱ تا ۲ متر می‌پرند. آنست با کل استان‌ها و ستاد بحران شهرداری تهران در ارتباط است. در برنامه‌های نه چندان دور آنست این برنامه که بتواند به سگ‌های جستجوگر ردیاب دست یابد و سگ‌هایی از این دست تربیت کند، به شدت دنبال می‌شود. جمعیت هلال احمر با در دست داشتن سگ‌های ردیاب می‌خواهد به افرادی که در جنگل‌ها گم می‌شوند نیز کمک کند.

تیموری فرق بین سگ جستجوگر زنده‌یاب و ردیاب را اینگونه شرح می‌دهد: «سگ‌های جستجوگر زنده‌یاب باید مصدوم را بیابند ولی سگ‌های ردیاب با نشان دادن لباس شخص مورد نظر و بو کشیدن به دنبال آن بو رفته و در هر حالتی که فرد باشد، آن‌را می‌یابند.»

بنا به گفته تیموری کارایی سگ‌های تجسس در یافتن مصدوم ۹۵ درصد است که البته بستگی به عمق و روزنه‌های آوار دارد. در آوارهای بم که خشت بود و منفذی وجود نداشت، افراد بیشتر بر اثر خفگی فوت کردند. حضور سگ‌های مرکز در زلزله آذربایجان نیز پررنگ بوده است؛ اعضای مرکز در اردوگاه رامسر بودند که از وقوع حادثه با خبر و از همانجا به همراه مربیان و سگ‌های ۱۱ استان که در اردوگاه بودند به سوی منطقه راهی می‌شوند. تیموری با چهره‌ای ناراحت از غم از دست رفتن هموطنانش می‌گوید: «در سازه‌های گل و خشت (روستایی) فقط دو نفر را توانستیم زنده بیابیم. ولی بعد از آن جسد‌ها را یافتیم. ما در بدو حادثه به آنجا رسیدیم اما با توجه به نوع آوار درصد زنده بیرون درآوردن مصدومان پایین بود.»

از هر دری از فعالیت‌های مرکز با آقای تیموری سخن می‌گوئیم؛ وی نیز با حوصله پاسخمان را می‌دهد. به کارگیری این سگ‌‌ها در حوادث و کارایی بالای آنان این پرسش را به ذهن متبادر می‌سازد که آیا مرکز آمادگی دارد که به تربیت سگ‌های مردم بپردازد و سپس در مواقع بروز حادثه از آن‌ها یاری بخواهد؟ تیموری می‌گوید: «آموزش به این صورت نیست که یکی دو ساعتی آمده و تربیت شوند و بروند. بلکه باید کل روز را با سگ کار کرد و بالای ۲ تا ۳ ماه هر روز آموزش ببینند. آیا صاحبان سگ‌ها می‌توانند واقعاً این وقت را در اختیار ما بگذارند. خیلی‌ها به ما زنگ می‌زنند ولی ما نتوانستیم جواب بگیریم؛ یعنی جواب نمی‌دهد. در واقع ما آنقدر مربی در این حوزه نداریم که بخواهیم وارد این بخش شویم و مربی بفرستیم. بحث رفت و آمد است و زمان مناسب و معینی را نمی‌توان برای این کار در نظر گرفت.»

سرپرست مرکز آموزش و نگهداری سگ‌های تجسّس سازمان امداد و نجات از نحوه برخورد مردم با سگ‌های آنست می‌گوید: «خوب بوده است! ولی افرادی را داریم که این حیوانات را دوست ندارند. وقتی فردی را از زیر آوار بیرون می‌آورند برخورد آن‌ها بسیار خوب است. به سگ می‌رسند، هم از مربی تشکر می‌کنند و هم از خود سگ. هنوز خیلی از مردم با سگ‌ها آشنا نیستند. مردم را باید با سگ زنده‌یاب و مراکز نگهداری آن‌ها آشنا کنیم و در این زمینه به فرهنگسازی بپردازیم.»

از سرپرست مرکز آنست می‌خواهیم تا اگر مشکل و یا درخواستی دارد بیان کند، او نیز چنین می‌گوید: «در حال حاضر، ما سگ‌های جسدیاب نداریم. آموزش آن‌ها منوط به داشتن جسد است. کسی قبول نمی‌‌کند در این زمینه همکاری کند. زیرا جسد باید بازگردانده شود. آلمانی‌ها یک عصاره‌ای را یافته‌اند که بوی جسد می‌دهد ولی باز شرایط واقعی نمی‌شود. تجهیزات اولیه یعنی فراهم‌سازی جسد انسان برای سگ، چرا که این دو با یکدیگر فرق دارد. یکی دیگر از مشکل‌ها این است که مرکز آنست در بخش مسکونی و در داخل شهر نیست و بسیار خارج از شهر قرار دارد. در واقع مشکل استقرار و دوری راه برای رفت و آمد مربیان مطرح است.

از دیگر مشکلات وارد شدن مردم به حریم‌های عملیاتی بعد از وقوع زلزله یا حادثه است. لذا از مردم می‌خواهیم که با ما همکاری کنند و وارد حریم‌های عملیاتی نشوند و اجازه بدهند تا ما وارد شده و فعالیت کنیم. چون مردم ما دارای حس نوعدوستی بالایی هستند، در وهله اول آنان قبل از رسیدن گروه‌های کار‌شناسی به محل حادثه می‌رسند و شروع به امدادرسانی می‌کنند که این کار کار‌شناسی نیست؛ ایرادی هم وارد نیست ولی وقتی وارد سیستم که می‌شویم باید اصولی برخورد کنیم.»

در محوطه‌ای باز و محصور مربیان آنست در حال سرو کله زدن و کلنجار با سگ‌هایشان هستند؛ اشلی، توماس و… این مربیان از صبح ساعت ۸ تا عصر ساعت ۱۷ در مرکز حضور دارند. ابتدا به نظافت سگ‌ها و بعد به آموزش آن‌ها می‌پردازند. روز دیگر آن‌ها را به پارک‌ها و خیابان‌ها برای اجتماعی شدن می‌برند. به ساختمان‌های نیمه ساخته می‌روند تا فرد غریبه را که قایم شده است، پیدا کنند. آن‌ها را به مهدکودک‌ها می‌برند و با بچه‌ها آشنایشان می‌کنند تا آن‌ها کودکان را بشناسند. آموزش قبل، حین و بعد از خدمت. هیچگاه سگ‌ها تنها نیستند حتی در روزهای تعطیل نیز دو نفر کشیک می‌ایستد.
طالب نوبهار، یکی از این مربیان سگ‌های زنده‌یاب است. نام مربی و سگش هر دو با یکدیگر عجین شده‌ است. چرا که مربی با سگش شناخته می‌شود. نوبهار می‌گوید: «سگ‌هایی را تربیت می‌کنیم که خدای ناکرده در موقع سیل، بهمن و زلزله به واسطه تربیت و بویایی قوی‌ای که دارند، افراد را از مرگ نجات دهند. نام سگ اولم «جیمی» بود که بر اثر کهولت مرد و سگ فعلی‌ام «توماس» است.»

نوبهار در مورد نحوه تربیت این سگ‌ها می‌گوید: «در وهله اول سگ باید به مربی‌اش اعتماد کند و انس بگیرد و رابطه عاطفی قوی با هم برقرار کنند. بعد به یک اسباب‌بازی سگ را حساس کرده و آن اسباب‌بازی را گرفته و به شخص دیگری می‌دهند تا آنرا قایم کند و مربی از سگ می‌خواهد تا آنرا بیابد. این عمل به مرور زمان تکرار و تکرار می‌گردد و به جاهای سخت و سخت‌تر ‌برده می‌شود. سگ درمی‌یابد که هر جا را که بو بکشد و یک نفر را از زیر آوار پیدا کند، آن شخص به وی اسباب‌بازی خواهد داد. این خلاصه کاری است که در طی دو سال سگ آموزش می‌بیند. این تمرین‌ها روزانه است ولی به اشکال گوناگون. مرحله اجتماعی‌سازی سگ را داریم. وجود صداهای لودر، ماشین، موتور و… در محل حادثه نبایستی سگ را ترسو بار بیاورد، بنابراین سگ را در شهر می‌چرخانیم تا با انواع صداهای مختلف آژیر، موتور، ماشین آشنا شود و از چیزی نترسد تا هم بتواند در محیط خود و هم در محیط حادثه کار کند. فرمانبرداری بی‌چون و چرا از مربی ملاک است؛ مربی هر دستوری به سگ بدهد او‌‌ همان کار را باید انجام دهد تا زمانی که مربی‌اش کار دیگری را به او واگذار کند.»

وقتی از نوبهار می‌خواهیم تا خاطره‌ای برایمان تعریف کند، می‌گوید: «خاطرات ما خاطرات شیرینی نیست! اما بهترین لحظه کاری‌ام لحظه‌ای است که کارش نتیجه داده و فرد زنده از زیر آوار بیرون آورده شده است.» نوبهار به عنوان یک امدادگر هیچ انتظاری از مردم ندارد؛ فقط از مردم می‌خواهد که هنگام بروز حوادث ازدحام نکرده به حرف‌های مربیان ما گوش فرا دهند و اگر از آنان درخواست کمک شد، آن‌ها نیز همکاری کنند.

مجید بخشی دیگر مربی سگ‌های زنده‌یاب مرکز آنست است و ۱۲ سال سابقه خدمت دارد؛ ۷ نفر را در این مدت زنده از زیر آوار به بیرون کشیده و سگ مشهور مرکز به نام «اشلی» پرورده دست اوست. از صبح که می‌آید کار را با سگش آغاز می‌کند. از تمرین گرفته تا مأموریت و مانور! سگش در کنارمان ایستاده گویا می‌فهمد که ما درباره چه سخن می‌گوئیم؛

بخشی می‌گوید: «با سگ‌هایمان عین دو دوست هستیم. در فرصت ۷۲ ساعتی که به محض بروز حادثه داریم این همکاری من و سگم است که جان دوباره به انسان‌ها می‌بخشد.»

بخشی از افکار عمومی گله دارد و می‌گوید: «سگ‌های ما اجتماعی‌اند و آسیبی به کسی نمی‌رسانند. در کشور ما وقتی نام سگ می‌آید فکر می‌کنند، سگ یا برای چوپانی یا برای نگهبانی است.» بخشی به مردم توصیه می‌کند، از سگ‌ها فاصله نگیرند و بدرفتاری نکنند. این سگ‌ها آزاری برای مردم ندارند.

مربی دیگری را می‌بینیم؛ نام وی حمید رهنما است. نام سگ دوم حمید «پی‌تر» است که ۵/۱ سالش می‌باشد. در زلزله‌های بم و اندونزی و در اتفاقات بهمن حضور داشته است. رهنما، اعتماد دو طرفه مربی و سگش را مهم برمی‌شمارد و می‌گوید: «در هنگام تجسّس با سگ باید بگوییم، اینجا زیر آوار کسی هست یا نیست؛! اگر هست باید آواربرداری با دست انجام شود و اگر نیست که لودر پشت سر ایستاده و آماده آواربرداری است. اگر به امدادگر بگویم که سگ من شک کرده، او نمی‌ایستد و می‌رود چون حجم آوار و کار زیاد است و فرصت نیز غنیمت! آنقدر باید آموزش مربی به سگش خوب و عالی باشد که در یک کلام بگویی زیر آوار مصدوم هست یا نیست!»

رهنما از خاطره شیرینی که هیچگاه از یادش نمی‌رود، برایمان می‌گوید: «در زلزله بم ساعت دو سه نیمه شب بود که از سوی سازمانی نزد من آمدند و گفتند که دو دختر از یک خانواده مانده‌اند در کنار آوار و ما هر کاری می‌کنیم از کنار آوار بیرون و به اردوگاه بیایند، نمی‌آیند. لطفاً کمکمان کنید با سگتان بیائید و محل را بببینید تا آن‌ها مطمئن شده و به اردوگاه بازگردند. گفتم که سگ‌ خسته است و آوار بم خاک است و… اصرار اصرار و ما رفتیم. به محل رفتیم و سگ شروع کرد به گشتن کمی بعد ایستاد و شروع به واق واق کردن کرد. درست ۴ ساعت از زلزله گذشته بود که خوشبختانه مصدوم را زنده اما بیهوش یافتیم. بعد از ۴۵ روز دیدم خانمی بر روی صندلی چرخدار به طرف من می‌آید؛ سراغم را گرفته بود. او‌‌ همان خانم نجات یافته، همراه دو دخترش بود. بعد از دو ماه که من باز به آنجا رفتم دیدم زندگی بر پا کرده‌اند؛ چادری زده‌اند و یخچالی دارند و…»

از رهنما در مورد برخورد مردم با سگ‌ها جویا می‌شویم. رهنما معتقد است که روابط عمومی سازمان خوب عمل کرده و مردم نیز رفتارشان در برخورد با سگ‌ها تغییر کرده است. وی خواهشی دارد و آن این است که: «من از همین جا به مردم می‌گویم در هر حادثه‌ای چنانچه سگی را با کاور هلال احمر دیدید، بدانید که سگ بی‌خطر و اجتماعی است و آزاری ندارد و رفتار خوبی با آن داشته باشند. خود جمعیت می‌گوید اگر این سگ در طول خدمتش تنها یک نفر را نجات بدهد کل هزینه‌های دورانش را درآورده است.»

از سگ‌های مرکز عکس می‌گیریم؛ نوازششان می‌کنیم و با یک اشاره و ایماء مربی آن‌ها را چون تازی دوان دوان دور از خود می‌یابیم. چشمان پر مهر اشلی، سزار، توماس هرگز نشان از خشم و درندگی ندارد و آن‌ها منتظر دستوری هستند تا ساعت‌ها بر روی آوار به تجسّس بپردازند تا دمی گرم را به مهر حس کنند. با اسنشاق هوایی تازه و حس زنده بودن دیگر ترس معنایی نمی‌یابد بلکه این پیوندی نوبنیاد را پایه می‌گذارد که با حیوانات مهربان باشیم و حقوق آن‌ها را محترم بشماریم.

گزارشی از مرکز آموزش و نگهداری سگ‌های تجسّس سازمان امداد و نجات – محمدشهر کرج

برچسب های مرتبط:
پر بازدیدترین

آشنایی با خودروهای آتشنشانی

۱۲ آذر ۱۳۹۳

امروزه برای اطفای حریق، عملیات نجات و سایر خدمات امدادی و ایمنی، دامنه وسیعی از انواع خودرو‌ها مورد استفاده قرارمی گیرد. در شماره قبل سابقه…

پرسش و پاسخ حوادث ناشی از کار

۹ آذر ۱۳۹۳

۱- حادثه ناشی از کار را تعریف نمائید؟ حادثه ناشی از کار عبارت است از اتفاق یا پیامدی که در جریان انجام کار پدید آمده…

سگ های تجسس ( آنست )

۲۶ آبان ۱۳۹۲

اشاره: در اواخر سال ۱۳۷۹ چند تن از مربیان برجسته سگ‌های تجسّس از صلیب سرخ آلمان به ایران آمدند تا به آموزش مربیانی در کشورمان بپردازند.…

اقدامات حین و بعد از وقوع زلزله

۲ آذر ۱۳۹۲

زلزله پديده اي طبيعي است و رخ داد آن امري اجتناب ناپذير است. هرچند در زمان وقوع زلزله هيچ ضمانت ايمني وجود ندارد ليكن شناسايي…

بیماری های ناشی از آلودگی هوای تهران

۲ آذر ۱۳۹۲

مقدمه:  می گویند که هر دقیقه تنفس در تهران برابر با ۹ نخ سیگار کشیدن است. به عقیده کارشناسان، خطر بحران آلودگی هوای تهران کمتر…

آخرین مطالب

پلاسکو می‌توانست فاجعه ملی نباشد / اطفاء آتش اولیه علمی نبود

۲۰ فروردین ۱۳۹۶

بختیاری گفت: پله‌های ساختمان‌ها باید بسته باشند و نباید از طریق آن شعله‌های آتش به سایر طبقات سرایت کند، پله‌های پلاسکو آتش را به سایر…

روایت جدیدی از حادثه پلاسکو که می‌تواند معادلات را تغییر دهد!

۲۰ فروردین ۱۳۹۶

به فاصله ۸۰ روز از وقوع حادثه دردناک پلاسکو، اکنون روایتی جدید از این حادثه بیان می‌شود که می‌تواند تمامی معادلات پیرامون این رویداد را…

سه هدفی که گزارش ملی پلاسکو محققشان نکرده است

۲۰ فروردین ۱۳۹۶

نهم بهمن ماه ۹۵، زمانی که رئیس جمهور در حکمی ویژه «هیأت ویژه گزارش ملّی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو» را به ریاست رئیس دانشگاه تربیت…

حریق اتوبوس با ۳۰ مسافر در هند

۹ فروردین ۱۳۹۶

موتور یکی از اتوبوس‌های لوکس «شرکت حمل و نقل جاده‌ای ایالت تِلانگانا» به مقصد حیدرآباد، در شهر «آلِیر» نزدیک «بهونگیر» آتش گرفت ولی تمامی مسافران…

بررسی‌ در مورد آتش سوزی اتوبوس سیدنی

۸ فروردین ۱۳۹۶

با بررسی آتش‌سوزی یک دستگاه اتوبوس بر روی پل «بندرگاه سیدنی» در ماه سپتامبر مشخص شد که ۲۲ مسافر اتوبوس در مسیر جنوب به شمال…

شباهت حادثه پلاسکو با ماجرای باخت کاسپاروف

۲۸ اسفند ۱۳۹۵

دکتر علی بیت اللهی سرپرست حوزه پژوهشی ساختمان و ابنیه فنی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی و دبیر کارگروه ملی مخاطرات زلزله در ایسنا…

به احترام شهدای آتش نشان، در چهارشنبه آخر سال پای قول مان بایستیم

۲۴ اسفند ۱۳۹۵

سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرده که چهارشنبه سوری سال گذشته ۱۷ کشته روی دست ملت گذاشت و سازمان اورژانس خبر داده که در شب…

۱۳ عامل موجب ایجاد آتش سوزی پتروشیمی بوعلی سینا شد

۲۲ اسفند ۱۳۹۵

اسدالله قره خانی سخنگوی کمیسیون انرژی گزارش این کمیسیون درباره آتش‌سوزی پتروشیمی بوعلی را در ۱۶ تیرماه ۱۳۹۵ در جلسه علنی امروز مجلس قرائت کرد.…

روایت تلخ سالن های تشریح از آتش نشانان پلاسکو

۲۰ اسفند ۱۳۹۵

... و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می‌آورند، با بدن‌های تکه‌تکه، دست و پای سوخته، گوشت‌های پخته،…

آشنایی با مشهورترین و زیباترین آتش‌نشان زن جهان

۲۲ بهمن ۱۳۹۵

گون نارتن دختری نروژی که با ۳۰ سال سن مأمور آتش نشان است. وی به دلیل جذابیت در نوع شغلش در اینستاگرام شهرت یافته است.…